عبدی: عدهای خود را متولی حکومت بر مردم میدانند
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۲۰۴۱۷
به گزارش «تابناک»، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: «عضو مجمع تشخیص مصلحت گفته است تحلیل برخی از بازجوییهای حوادث اخیر نشان میدهد که جهان جدیدی که نسبتی با جهان پیشین ندارد برای جوانان شکل گرفته است... کاهلی دستگاههای فرهنگی قابل کتمان نیست اما سرعت احاطه جهان جدید بسیار بالاست... سراغ گرفتن از آیین نو در روابط و حکمرانی نوین ضروری است و باید متناسب با مقتضای حال باشد بیآنکه بخواهیم اصول را کنار بگذاریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱ـ اولین مشکل این است که چرا باید شناخت پدیدهای به این مهمی فقط از خلال بازجویی حاصل شود؟ مثل اینکه ما فرزندمان را نشناسیم، فقط وقتی بازجویی شود، او را بشناسیم. اتفاقا این جوانان برخلاف دوران چریکی هیچ کار پنهانی نمیکردند، رفتارهایشان نه تنها آشکار بود، بلکه اصرار به نمایش آن هم داشتند. پس چرا ساختار و کسانی که مدعی مدیریت جهانی هستند و برای آدم و عالم تحلیل دارند، چگونه از شناخت پدیدهای که در کنار گوش آنان بوده این اندازه عاجزند بهطوری که فقط پس از یک بحران و بازداشت و بازجویی متوجه موضوع شدهاند؟ در واقع آقایان باید به این پرسش بپردازند که چرا متوجه این بدیهیات در جوانانی نشدند که تماموقت از خلال مدرسه و دانشگاه و رسانه دراختیار کامل آنان بودند؟ چه تحولی در رویکردتان باید بدهید که دچار این خطای شناختی نشوید؟
۲ـ نکته دوم؛ آیا احتمال جدی نمیدهید که کل دستگاه شناختی شما دچار خطا و اریبی بوده است؟ به عبارت دیگر آیا نباید درباره مجموعه شناختی خود شک کنید؟ آیا دستگاه شناختی شما دچار اختلال کلی نشده است به نحوی که در سایر موضوعات نیز همینگونه اشتباه میبینید؟ اتفاقا کسانی که این گزارهها را میگویند و به پیامدهای منطقی آن توجه ندارند، به معنای آن است که خطای شناختی آنان به خطای تحلیلی و منطقی هم سرایت کرده است.
فارغ از وجه بیادبی؛ آن حکایت سعدی علیهالرحمه در اینجا صدق میکند که صاحبدلی منجمی را که در خانهاش خبرهایی بود، گفت: «تو در اوج فلک چه دانی چیست؟ که ندانی که در سرایت کیست؟» اتفاقا غرق شدن در ذهنیات برای تغییر جهان، موجب میشود که از سرای خود یعنی فرزندان خود و از امور دیگر غافل شویم و آنها را نبینیم. شاید هم بتوان گفت که اصرار بر ندیدن هم وجود دارد که به قول معروف؛ میگوییم «انشاءالله گربه است.» در یادداشت دیگری به ریشه این ندیدن اشاره خواهم کرد.
۳ـ مشکل بعدی در تحلیل موضوع است که آن را ناشی از کاهلی دستگاههای فرهنگی میداند. اگر منظور از کاهلی در شناخت پدیده است که این مساله منحصر به دستگاههای فرهنگی نیست شامل کلیه دستگاهها میشود که عنایتی به واقعیت ندارند. ولی اگر منظور کاهلی در امر راهبری کردن فرهنگی جوانان است در این صورت باید گفت که درک درستی از فرهنگ نداریم. فرهنگ را با کارمندان دستگاههای فرهنگی درست نمیکنند. کسانی که از نیم ساعت پیش از پایان کار اداری در صف هستند تا فوری به خانه بروند، صبح هم که میآیند نان بربری در بغل دارند که صبحانه میل کنند. به قول شاعر: «خشک ابری که بود از آب تهی/ ناید از وی صفت آبدهی» اگر قرار باشد کار فرهنگی در کشور صورت گیرد ابتدا و پیش از هر چیز باید کارکنان دستگاههای فرهنگی را به راه راست فرهنگی هدایت کرد. فرهنگ کدام جامعه از طریق یک نهاد بروکراتیک ناتوان و بیصلاحیت ارتقا پیدا میکند؟ اصولا فرآیند فرهنگپذیری یک امر اداری نیست، پس هر گونه دخالت بروکراتیک که بخواهد مردم را صاحب فرهنگ کند، منجر به آثار منفی فرهنگی میشود. دندان لق فرهنگپذیری اداری را باید کشید که جز خرابی نتیجه دیگری ندارد.
۴ـ شاهبیت این جملات در پایان آن است، برای چیزی که تاکنون نمیشناخته و حالا و پس از یکسری بازجویی گمان میکنند که پنجره مهمی پیش روی آنان در شناخت آن باز شده، میخواهند تغییر مدیریت دهند، البته با حفظ اصول خود. مشکل همینجاست که عدهای خود را متولی حکومت بر مردم میدانند و اصولی را هم برای خود تعریف کردهاند که در هر حال باید آن را حفظ کنند. لباسی دوختهاند که مردم باید خود را با آن اندازه کنند. این رویکردی است که منجر به براندازی میشود. در پشت چنین گزارهای اصولی قرار دارد که گویی حکمرانی مختص ما و اصول ما است فقط باید در جزییات تغییراتی دهیم. ریشه همه مشکلات همین است. اگر گفته میشد که نسل جدیدی آمده با ارزشها و اولویتهای جدید و باید آنان متولی امور شوند و ما دیگر پیر و ناتوان شدهایم، در این صورت احتمال اینکه تحولی رخ دهد، وجود داشت، ولی اینکه همچنان خود را محق در حکمرانی و با اصول خودساخته بدانیم، همان دردی است که جوانان امروز آن را نمیپذیرند، قبلیها هم نمیپذیرفتند، ولی اینها بر ترس ناشی از اعلام این خواست غلبه کردهاند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی آنفلوانزا موشک هایپرسونیک جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران عباس عبدی حکمرانی حکمرانان نسل جوان مهسا امینی آنفلوانزا موشک هایپرسونیک جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران دستگاه های فرهنگی دستگاه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۲۰۴۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان افغانستان چه خبر است؟
اخباری در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها از ساعاتی قبل با رویکردهای مختلف در حال انتشار گسترده است و نشان میدهد که مردم شهرستان «درایم» در بدخشان علیه نیروهای طالبان اعتراض کردهاند. - اخبار بین الملل -
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، منابع محلی، بیانیهها، بررسی اخبار و ویدئوهای منتشر شده در سایتها و شبکههای اجتماعی این روایت را تقویت میکند که نیروهای طالبان در روستای «قرلق» شهرستان درایم ولایت بدخشان بر سر تخریب مزارع با تعدادی از مردم محلی درگیر شدهاند و در نتیجه یک کشاورز نیز کشته میشود.
ماجرای مبارزه حکومت طالبان با کشت و تولید مواد مخدر در ولایتهای افغانستان درحالی ادامه دارد که مقاومت کشاورزان نیز با گذشت زمان و نبود کشت جایگزین افزایش یافته است اما در ماههای اخیر برخی رسانههای غربی نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند تا نقش سیاهنمایی را بیش از گذشته برجسته کنند.
از سوی دیگر برخی رسانهها با انتشار اخباری اعلام کردهاند تظاهرات مردمی در بدخشان به دلیل ورود نیروهای طالبان به حریم شخصی بوده و حریم خانوادهها نیز رعایت نشده است.
بر اساس بیانیه فرماندهی پلیس بدخشان به نظر میرسد که وضعیت به حالت عادی بازگشته است.
خاطرنشان می شود که سال گذشته نیز در بدخشان بر سر تخریب مزارع خشخاش درگیری صورت گرفت و گفته شد چهار نفر کشته و یا زخمی شدند اما گزارشی از تعرض به حریم شخصی و خانوادگی منتشر نشد.
عدم تعهد نسبت به کشت جایگزین
به نظر میرسد حساسیت کشاورزان مزارع خشخاش به این دلیل افزایش یافته است که برای کشت جایگزین کاری انجام نشده و با توجه به مشکلات اقتصادی افغانستان، آنها به نوعی مجبور به ادامه این روند هستند.
«پینو آلارچی» رئیس اجرایی پیشین دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل اسفندماه گذشته با اشاره به عدم کمکهای لازم در زمینه کشت جایگزین، اعتراف کرد؛ وظیفه جامعه جهانی است که برای کشت جایگزین مواد مخدر با افغانستان همکاری کند.
با نگاهی به این قبیل اظهارات مقامات مختلف غربی و نهادهای بینالمللی، بهخوبی میتوان دریافت که جامعه جهانی با وجود قولهای مکرر، کمکی به کشت جایگزین خشخاش در افغانستان نکردهاند. این در حالی است که اقتصاد مبتنی بر کشاورزی افغانستان به دلایل مختلف از جمله تحریمهای آمریکا با مشکل مواجه است و این نارضایتی عمومی در مناطقی که ناچار از کشت هستند را افزایش میدهد.
حکومت کابل و مردم هوشیار باشند
با این حال، در ادامه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست این که کشتن مردم عادی قابل توجیه نیست و حکومت طالبان باید نظارت بیشتری بر نیروهای خود داشته باشد.
البته پیش از این بارها مقامات ارشد کابل از جمله در این اواخر «سراج الدین حقانی» وزیر کشور حکومت طالبان نیز تاکید کردند که نیروهای حکومتی نباید با مردم بدرفتاری کنند و موجب رنج مردم شوند.
پاشنه آشیل حکومتهای کابل در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان بیشتر مسائل مربوط به قومیت، زبان، زنان و خانواده بوده است و هیچگاه مردم این کشور، توهین به چنین مسائلی را برنتابیدهاند و همواره برای این حکومتها در طی زمان فرجام نامبارکی را رقم زدهاند.
به هر حال، موضوع اعتراض به تخریب مزارع خشخاش از سوی کشاورزان، موضوع جدیدی نیست اما برخی به نظر میرسد به دنبال فتنه هستند تا ماهی مقصود خود را صید کنند و باید در شرایط کنونی هم حاکمیت افغانستان و هم مردم بیش از گذشته هشیار باشند تا این کشور در بحران عمیقتر از گذشته فرو نرود.
انتقاد طالبان از عدم همکاری نهادهای بینالمللی برای کشت جایگزین خشخاشضرورت حمایت از کشت جایگزین خشخاش در افغانستانسیگار: افغانستان نیازمند سرمایهگذاری در کشت جایگزین استانتهای پیام/.